علـــــم ، خاطره ، فرهنــــگ

وبلاگی درباره تجربیات بنده

علـــــم ، خاطره ، فرهنــــگ

وبلاگی درباره تجربیات بنده

آخرین مطالب

  • ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۰۳ جرس

پیوندهای روزانه

مخالفت با غرب ، مولود غرب زدگی است ...

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۵۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

این مطلبیست که در یکی از انجمن های اینترنتی نگاشته بودم ، گفتم شاید بد نباشد در وبلاگ هم قرار دهم تا هم یادم بماند هم به درد یک بنده خدایی بخورد. 

توضیح: مطالبی که فونت بزرگتری دارند و در داخل quote نوشته شده اند ، نوشته های شخص دیگریست .


با عرض سلام و تشکر از شما برادر محترم بابت شروع این تاپیک . بنده هم مثل باقی دوستان نظراتی دارم که ترجیح میدهم بیان کنم .

دکتر ابراهیم فیاض را که می شناسید ؟ از اساتید دانشگاه تهران هستند . چرا مناظره ایشان با دکتر زیباکلام و سخنرانی ایشان با نام " مخالفت با غرب ، مولود غرب زدگی است " را نمی شنوید ؟
لینک دانلود سخنرانی ایشان با نام " مخالفت با غرب ، مولود غرب زدگی است " قسمت اول : http://simafekr.tv/0fa940idattach.htm و قسمت دوم : http://simafekr.tv/0fa941idattach.htm
لینک دانلود مناظره ایشان با دکتر زیباکلام : قسمت دوم : http://www.aparat.com/v/4qzoc و قسمت سوم : http://www.aparat.com/v/hDCnH

[QUOTE]
گفته شد مردم غرب زده اند.
سیاسیون به اندازه کافی خوب نبودند.
بعضی گفتند نه این و نه آن.
پیران باید بروند و جوانان بیایند.
از آغازی بر پایان انقلاب و آرمان خواهی می گویند.
و..........
اما معما همچنان باقیست.
[/QUOTE]
اما معما خیلی وقت است که حل گشته است .
می توان گفت اکثریت و شایدم نیمی و یا حداقل بسیاری از مردم ایران دیگر طرفدار گفتمان انقلابی و دیندار نیستند . این درصد مخصوصا در بین افراد تحصیل کرده بسیار بیشتر می شود . 
اما چرا ؟ چون ما در حال " غربی تر " شدن هستیم . یعنی تمدن غرب ثانیه به ثانیه بیشتر دارد در زندگی ما نفوذ میکند و ما چه کار کردیم ؟ در حالی که داریم روز به روز غربی تر می شویم ، بیشتر و بیشتر به غرب فحش میدهیم ! دقیقا آن چیزی که در شوروی اتفاق افتاد و یک عده مدام به سرمایه داری ، بدون آنکه آن را بشناسند فحش دادند و کشور فقط ظاهر ضد سرمایه داری داشت و از درون تهی بود و نتیجه اش این شد که شوروی با آن همه عظمت ناگهان فرو ریخت 
ما دقیقا با چه چیز غرب مخالف هستیم ؟ این سایت ، مانیتوری که با آن، این سایت را میبینیم ، ماشینی که سوار آن می شویم ، دانشگاهی که در آن درس میخوانیم و حتی نوع آب خوردنمان غربیست 
با چه چیز غرب مخالف هستیم وقتی حتی نمیدانیم غرب چیست ؟ حتی طرفداران غرب در ایران نیز نمیدانند غرب چیست و سنگ چه چیزی را به سینه می زنند 
! چطور میتوان ادعا کرد که میدانیم غرب چیست وقتی تنها کتاب هایی که راجب غرب خوانده ایم ، نقد غرب بوده و نه آثار متفکرانی که در به وجود آمدن تمدن غرب نقش داشتند مثل مارکس ، آدام اسمیت و ... ؟ ما هنوز نتوانستیم کتاب های مارکس را ترجمه کنیم و آنها را بخوانیم ، پس دقیقا به چیزی فحش میدهیم ؟
وقتی با چیزی دشمنی میکنیم که نمیدانیم چیست ، از درون خالی میشویم و کم کم خسته می شویم از این دشمن ناشناخته و برای عده ای این شائبه پیش می آید که آیا واقعا ما و غرب دشمنیم ؟ ما تظاهر به دشمنی با غرب میکنیم در حالی که خودمان جزوی از آن چیزی هستیم که " تمدن غرب " نامیده می شود.

در نهایت میخواهم این را بگویم که مخالفت ما با غرب عین غربزدگی است، چون حتی همین مخالفت هم تقلید از اندیشمندانیست که در غرب زندگی میکنند و تفکر غربی دارند !
[QUOTE]
چرا با سابقه ای که انگلیس در ایران و جای جای جهان داره و در بین تمام ملتها نماد استعمار و استحمار و فریب است،مردم به گونه ای رای دادند که قطعا منافع انگلیس رو تامین میکنه.[/QUOTE]
دوست عزیز متاسفانه دشمنی ما با انگلیسی ها هم از روی ایدئولوژی است و به نظر می آید پشتوانه تاریخی محکمی ندارد . حتما می خواهید از روی کار آوردن رضا شاه و کودتای 28 مرداد سخن بگویید که باید بگویم یک طرفه به نزد قاضی رفته اید و هیچگاه از منظر انگلیسی ها به موضوع نگاه نکرده اید . برای روشن شدن موضوع قسمت بعدی را بخوانید :

[QUOTE]اینجا حتی صحبت از یه دشمنی معمولی هم نیست.انگلیس یه دشمن معمولی نیست!حتی آمریکا هم به گرد انگلیس نمیرسه در فریب.
و خوب کم کم داره 
پلوی انگلیسی و فرجام شیخ فضل الله نوری،قراردادهای ننگین عصر قاجار،رفت و آمد 24 ساعته و گزارش وزیران ایران به سفارت خانه های انگلیس و شوروی و آمریکا و انفعال مردم (واکنش غیر موثر) در ذهنم زنده میشه.[/QUOTE]
نظر دکتر زیبا کلام را راجب شیخ فضل الله با هم ببینیم :
[QUOTE]

ببینید یکی از ایرادات او به مشروطه آن بود که مشروطه با وضع قانون اساسی و وضع نهادی به نام پارلمان یا مجلس، ‌در حقیقت اختیار سلطان اسلام را محدود می‌کند و شیخ فضل‌الله نفرین می‌کند به مجلس و مشروطه خواهان که شما قدرت سلطان اسلام را دارید محدود می‌کنید. او این کار را حرام می‌دانست.

[/QUOTE]
[QUOTE]

علت محبوبیت و علت جایگاهی که مرحوم شیخ فضل‌الله در دوران انقلاب اسلامی پیدا کرده ‌به واسطه آن است که این عزیزان اساسا با غرب در تضاد هستند و مخالف؛ بنابراین هر کسی که علیه غرب باشد، ‌برای آن‌ها احترام قائلند، حالا شیخ فضل‌الله محترم است چون مشروطه را که غربی بوده است در مقابل آن می‌ایستد، ‌مرحوم جلال آل‌احمد محترم شمرده می‌شود چون در برابر غرب می‌ایستد،‌ هر چیزی که رنگ و بوی غرب‌ستیزی داشته باشد،‌ برای برخی در حال حاضر نیز هر چهره و شخصیتی که رنگ و بوی غرب‌ستیزی داشته باشد محترم شمرده می‌شود و در رابطه با مرحوم شیخ فضل‌الله که یک روحانی غرب‌ستیز است، می‌توانید حدس بزنید که چقدر اعتبار پیدا می‌کند. 

...

بنابراین علت برافراشتن مرحوم شیخ فضل الله توسط اندیشمندان حکومتی در نظام جمهوری اسلامی ایران، به خاطر غرب‌ستیز بودن او است، نه لزوما به خاطر افکار و عقایدش، ‌چراکه واقعا بخش عمده‌ای از عقاید شیخ فضل‌الله نوری اساسا در تقابل با فلسفه نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد.

[/QUOTE]
مثال هایی از تضاد عقاید شیخ فضل الله با فلسفه جمهوری اسلامی در نگاه دکتر :
[QUOTE]

یکی از ابتدایی‌ترین آن‌ها، ‌برابری در پیشگاه قانون است. مرحوم شیخ فضل‌الله معتقد بود که ما در اسلام برابری در مقابل قانون نداریم، ‌در اسلام یک یهودی، ‌یک نصاری و یک ملحد و مشرک و ...، چه کسی گفته که این‌ها در برابر قانون یکسان هستند. پاسبان راهنمایی رانندگی وقتی می‌خواهد یک نفر را در جمهوری اسلامی ایران، ‌جریمه کند برای این‌که از چراغ قرمز عبور کرده است، برایش فرقی نمی‌کند که آن کسی که از چراغ قرمز عبور کرده است، زرتشتی است یا مسیحی یا ارمنی یا یهودی یا بی دین؛ چراکه برای این‌که همه این‌ها در برابر قانون یکسان هستند؛ بنابراین اگر شیخ فضل الله در زمانه ما می‌زیست نمی‌توانست این را بپذیرد که در یک نظام که به نام شریعت اسلامی است،‌ افرادی که در شرع متفاوت هستند، این‌ها در حقیقت یکسان دیده شوند. جمهوری اسلامی ایران مهمترین رکنش مجلس شورای اسلامی است،‌ خب ما در این مجلس چه کار می‌کنیم؟ پاسخ این است که ما برای اداره امور مملکت قوانین را به تصویب می‌رسانیم، حالا البته شورای نگهبان است و این قوانین خلاف شرع یا قانون اساسی نیستند،‌ اما ببینید اساسا شیخ فضل‌الله نوری نفس قانون‌گذاری را قبول نداشت. او معتقد بود که اگر شما بگویید ما نیاز به قوانین جدید داریم، در حقیقت نبوت را نپذیرفته‌اید، نبوت را شما قبول ندارید؛ چراکه نبوت یعنی این‌که محمد بن عبدالله خاتم پیامبران بوده است و هرچه که شرط لازم داشته نبی اکرم،‌ صلوات الله علیه آن را با خودش آورده است. وقتی شما می‌گویید چیزهایی هست که ما نیاز داریم، این یعنی اینکه نبوت و رسالت کامل نبوده است.

[/QUOTE]
[QUOTE]

ایشان پادشاه و سلطنت را در حقیقت سلطان اسلام می‌دانست‌، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه را سلطان اسلام می‌دانست و چون قانون اساسی از اختیارات شاه کاسته بود و چون متمم قانون اساسی، ‌خیلی بیشتر از اختیارات پادشاه کاسته بود،‌ شیخ فضل‌الله مجلس را نفرین کرد که چرا اختیارات سلطان اسلام را محدود کردید.

[/QUOTE]
[QUOTE]

یک مثال دیگر، حالا فرض بگیریم که در امور مستحدثه،‌ در اموری که شرع نه آن‌ها را حرام اعلام کرده و نه حلال و ... ، فرض بگیریم که شما در این‌گونه امور می‌خواهید قوانینی وضع کنید. کاری که مجلس می‌کند؛ شیخ فضل‌الله نوری می‌گوید کجای وضع قوانین در شریعت اسلام با اکثریت و اقلیت است. اولا در خصوص وضع قوانین در امور مستحدثه این کار علما و فقهاست‌، آن‌ها هم بر اساس قوه اجتهادیه‌شان است که عمل می‌کنند و نه بر اساس اقلیت و اکثریت. اشکال بعدی، شما یک موضوعی را که در شرع انجام آن و اطاعت از آن واجب اعلام نشده بوده، ‌شما می‌آیید در مجلسی که از مجتهدین و علما نیست و از بزاز و رمال و عطار و شاهزاده و فوکولی روشنفکر و ... ساخته شده،‌ شما می‌آیید یک امری را که شریعت واجب ندانسته، ‌آن را واجب اعلام می‌کنید، ‌کاری که اگر درست بود شریعت آن را واجب اعلام می‌کرد. ببینید ایشان اشکالات اساسی را به مسئله مجلس و قانون‌گذاری وارد می‌کند.

[/QUOTE]
[QUOTE]

من به عنوان یک فرد،‌ با هر اعدامی مخالف هستم. به خصوص با اعدام‌هایی که قربانی به واسطه افکار و اندیشه‌هایش باشد که درمورد شیخ فضل‌الله اینگونه است. اما یکی از چیزهایی که اصلا در جمهوری اسلامی مطرح نشده کیفرخواستی 17 صفحه‌ای است که در دادگاه شیخ فضل‌الله نوری خوانده شد، وقتی شیخ زنجانی که خود از مجتهدین آن مقطع بود،‌ کیفرخواست را می‌خواند،‌ در آن 17 صفحه، ‌فقط به عقاید شیخ فضل‌الله نپرداخته، بلکه به کارهایی که او در مخالفت با مشروطه کرد،‌ پرداخته و آن کار موجب قتل و ضرر و زیان به مردم شده بود،‌ فقط بحث عقیده نبود. بحث این بود که شیخ فضل‌الله کارهایی می‌کند که عده‌ای به واسطه آن کشته می‌شوند و ما اگر بگردیم در کتاب‌هایی که اندیشمندان حکومتی در مورد شیخ فضل‌الله نوشته‌اند. چیزی از کیفرخواست 17 صفحه‌ای نمی‌بینیم و نکته جالب پاسخ خود شیخ به کیفر خواستش است. وقتی که کیفرخواست قرائت می‌شود او فقط یک پاسخ می‌دهد، ‌به شیخ زنجانی، ‌دادستان دادگاهش فقط یک جواب را می‌دهد می‌گوید: «من مجتهد هستم و به استناد قوه اجتهادیه‌ام این کارهایی را که شما می‌گویید، کرده‌ام.»

[/QUOTE]




منبع خبر : http://isna.ir/fa/news/93070905477/%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%86%D8%AC%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87

آیا شما تا حالا این چیز ها را راجب شیخ فضل الله شنیده بودید ؟
می بینید ؛ بررسی تاریخ آنطور که ما فکر میکنیم ساده نیست . در جمهوری اسلامی ایران به صورت ایدئولوژیک به تاریخ نگاه می شود ؛ یعنی هر کس عقایدی مخالف ما داشت حتما خائن و مزدور انگلستان و ... است و هر کس موافق ما بود آزاده و صدیق است .
هدفم از نقل قول این مطلب ایجاد شک در تمامی خوانندگان بود. آیا واقعا تمامی چیزهایی که از تاریخ راجب خیانت انگلستان و مزدوران انگلیسی به ما گفته شده حقیقت دارد ؟

[QUOTE]صحبت این است چرا به افتخار عملکرد ما دشمن ضیافت شام ترتیب داد؟!
[/QUOTE]
اگر بگذریم از لفظ دشمن ، علت خوشحالی آمریکا و انگلستان تامین شدن منافعشان بود ! مثل هر کشور دیگری که به دنبال منافع خودش است آن ها هم دنبال منافع خود هستند . کشوری مثل روسیه و چین هم شاید از بابت نتایج این انتخابات ناراضی باشند ، چون ایران فعال در عرصه جهانی ، ایرانی که تحریم نباشد ، ظلم های روسیه و چین را در حق خودش تحمل نمیکند. سیاست مدرن یعنی کسب قدرت به هر روش ممکن . پس رفتار آمریکا و انگلستان و روسیه و چین که هیچ کدام محض رضای خدا موش نمیگیرند و اگر منافعشان اقتضا کند از توطئه و دسیسه علیه دیگران فروگذاری نمیکنند، در دنیای مدرن قابل توجیه است ؛ چون سیاست مدرن یعنی همین !

اما تمام سخن من این است که ما نباید این گونه باشیم . ما مجبور نیستیم با قواعد آنان بازی کنیم . سیاست می تواند برای ما معنای دیگری داشته باشد، سیاست میتواند معنای بهترین روش برای اداره کشور را برای ما بدهد. اما کی این اتفاق میتواند بیفتد ؟ هنگامی که ما چشمانمان را نبندیم و فقط شعار مرگ بدهیم . هنگامی که ما تاریخ را به دلیل نگاه ایدئولوژیکمان تحریف نکنیم . هنگامی که ما لخت و عریان تمدن غرب را بشناسیم و آن را هضم کنیم . آن روز است که میتوانیم اسلام را مبنا قرار دهیم و تمدن غرب را بازتولید کنیم و نه برعکس تا غربزده شویم 
! آنروز ما خواهیم توانست همان کاری را بکنیم که ابن سیناها با غرب زمان خودشان کردند ! به امید آن روز ... .

و من الله توفیق ...

۹۴/۱۲/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
آرش صاد

علم اسلامی

غرب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی